به نام آفریننده ی لیلی !
خدا مشتی خاک را بر گرفت . می خاست لیلی را بسازد . از خو در او دمید ولیلی پیش
از انکه بداند عاشق شد . سالیانی است که لیلی عشق می ورزد ؛ لیلی باید عاشق باشد
زیرا خدا در او د میده است و هر که خدا در او بدمد عاشق می شود . لیلی نام تمام
دختران ایران زمین است ؛ نام دیگر انسان .
خدا گفت : به ای دنیا اوردمتان تا عاشق شوید . آزمونتان تنها همین است ؛ عشق .
هرکه عاشقتر آمد نزدیکتر است . پس نزدیکتر بیایید نزدیکتر . عشق کمند من است؛
کمندی که شما را پیش من می آوردکمندم را بگیریدو لیلی کمند خدا را گرفت و
خدا گفت عشق فرصت گفتگوست ؛گفتگو با من . با من گفتگو کنید .
و لیلی تمام کلمه هیش را به خدا داد و هم صحبت خدا شد .
خدا گفت :
**** عشق همان نام من است که مشتی خاک را مبدل به نور می کند ****
و لیلی مشتی خاک شد در دستان خداوند !